بررسی و معرفی برترین برندهای جهان در سال ۲۰۲۵

در سال ۲۰۲۵ مجموع ارزش ۱۰۰ برند برتر به ۳.۶ تریلیون دلار رسیدهاست؛ یعنی ۱۵۰ میلیارد دلار بیشتر از سال قبل (رشد ۴.۴ درصد). موتور این رشد، تحول دیجیتال و گسترش هوش مصنوعی است. اپل (Apple)، مایکروسافت (Microsoft) و آمازون (Amazon) همچنان جایگاهشان در سه رتبه نخست را حفظ کردهاند، اما انویدیا (NVIDIA)، اینستاگرام (Instagram)، یوتیوب (YouTube)، اوبر (Uber) و نتفلیکس (Netflix) با شتاب در حال صعودند.

براساس تحلیل اینتربرند میتوان گفت برندهایی که از مرزهای سنتی عبور میکنند وارد حوزههای تازهای میشوند. به بیان بهتر این برندها ارتباط فرهنگی میسازند و در استراتژیهای بلندمدت سرمایهگذاری میکنند و به این طریق از رقبای تثبیتشده نیز جلو میزنند.

خوشآمد به برندهای برتر جهانی ۲۰۲۵
در بیستوپنجمین سال این مطالعه، اینتربرند (Interbrand: شرکت مشاور جهانی در حوزهی برند و ارزشگذاری) با سرمایهگذاری ۳۰۰ میلیون دلاری گروه Omnicom (گروه بینالمللی بازاریابی و ارتباطات) روی Omni(پلتفرم داده و تحلیل مشتریان گروه Omnicom) و OmniAI(نسخهی هوش مصنوعی پلتفرم Omni برای تحلیل رفتار مشتری)، به دادههای رفتاری کاربران دست یافت و با همکاری Nasdaq(بازار بورس فناوریمحور آمریکا) گستردهترین تحلیل مالی تاریخ رتبهبندی را انجام داد. از سوی دیگر شراکت با Paradigm Sample(شرکت تخصصی در جمعآوری دادههای نظرسنجی از مشتریان واقعی) دسترسی به احساسات و نظرات واقعی مشتریان را ممکن کرد. خروجی این ترکیب، جامعترین تحلیل ارزش برند تا امروز است؛ یعنی بررسی بیش از ۱۵۰ هزار پروفایل برند و بیش از ۲۰۰ هزار ساعت تحلیل تخصصی. جمعبندی مدیریتی این تحقیقات نشان میدهد آینده ارزشگذاری برند در همنشینی داده، فناوری و انسان شکل میگیرد.
پویاییهای در حال تحول بازار
سال گذشته موجی از تغییرات ساختاری از ظهور AI گرفته تا نوسانات بازار و دگرگونیهای رفتاری مصرفکننده، مسیر برندها را عوض کرد و مدیران را به واکنش سریع نسبت به این شرایط واداشت. سال ۲۰۲۵ رکورد ورود ۱۲ برند جدید را ثبت کرد و انویدیا (NVIDIA) با رشد ۱۱۶ درصدی و ارزش ۴۳.۲ میلیارد دلار ۲۱ پله صعود کرد و به رتبه ۱۵ رسید. همزمان تمرکز بسیاری از برندها بر بازارهای داخلی بازگشت تا بتوانند حضور خود را بهتر مدیریت کنند و به ثبات مالی برسند. بر این اساس گفته میشود اینتربرند از سال ۲۰۲۶ رتبهبندیهای ملی و منطقهای را برای تحلیل دقیقتر منتشر خواهد کرد.
ظهور هوش مصنوعی

باید توجه داشت که ظهور AI یا همان هوش مصنوعی چالشهای قدیمی را با سرعتی تصاعدی تشدید کرده و اکنون ترکیبی از موجهای پیشین تاثیرات تکنولوژی را (دستیارهای صوتی، متاورس و...) را یکجا بر بازار و برندها اعمال میکند. مسلما سرعت و مقیاس تغییر اینبار بنیان تعامل انسان با جهان و بالطبع برندها را دگرگون خواهد کرد.
واگذاری اختیار یا انتخاب مطلوب؟
با حضور هوش مصنوعی این روزها بخشی از انتخاب یا رفتارهای تکرارشونده زندگی روزمره انسان مثل تنظیم برنامه غذایی تا خریدهای روزمره به الگوریتمها سپرده میشود. از اینرو واگذاری اختیار و تصمیمگیری به الگوریتمها، میدان رقابت را از جلب توجه انسان به دیدهشدن توسط ابزارهای دیجیتال منتقل میکند. البته این به معنای از بین رفتن برندها نیست، بلکه در چنین شرایطی برندها با «شتاب در انتخاب» روبهرو هستند؛ یعنی تنها برندهایی باقی میمانند و موفق میشوند که در زمینههای ادراک، احساس و اعتماد انسانی جای بگیرند.
تکامل مسیر تصمیمگیری مصرفکننده:

فروپاشی سفر مشتری
در سپتامبر سال ۲۰۲۵ همکاری اوپناِیآی (OpenAI) و شاپیفای (Shopify) فصل تازهای از تجارت دیجیتال را آغاز کرد؛ آنها به مفهومی به نام تجارت عاملمحور (Agentic Commerce) رسیدند. در این مدل، خرید در دل مکالمه با دستیار هوش مصنوعی انجام میشود و دیگر نیازی به جستوجو، مقایسه یا مراجعه به وبسایت نیست. مسلما حال پرسشی ساده مثل «بهترین کفش زمستانی چیه؟» میتواند در چند ثانیه به خرید واقعی منجر شود.
این تغییر، به معنای فروپاشی سفر سنتی مشتری است؛ یعنی دیگر مراحل جستوجو، بررسی و تصمیمگیری جای خود را به تصمیمات لحظهای سریع دادهاند که در آن، عامل هوشمند میان انسان و برند قرار میگیرد و تصمیمگیری میکند.از اینرو در چنین جهانی، روایت برند دیگر فقط ساخته تیم بازاریابی شرکتها نیست، بلکه الگوریتمها هستند که آن را بازنویسی میکنند.
واقعیت جدید برندها: تولید برای رباتها و انسانها
این تغییرات موجب شده که امروز برندها در نقطه حساسی برای تصمیمگیری قرار گیرند. سوال اینجاست که در چنین شرایطی برندها باید بر انسانها تمرکز بیشتری داشته باشند یا رباتها؟
مسلما اگر برند تنها بر ویژگیهای کلی و قیمت متمرکز شود به محصولی قابلجایگزین در تصمیمات الگوریتمها تبدیل میشود. در مقابل، برندهایی که بر رابطهی انسانی، معنا و اعتماد سرمایهگذاری میکنند، کنترل آیندهی خود را حفظ خواهند کرد.
البته اینتربرند هشدار میدهد که بهینهسازی افراطی برای رباتها نیز هرچند در کوتاهمدت سودآور است، اما در بلندمدت برند را از جوهر انسانیاش تهی و از ذهن مخاطب حذف میکند. این تجربه نیز بارها ثابت شده که هرچه بازگشت سرمایه سریعتر باشد، خطر ناپدید شدن برند بیشتر است. نباید فراموش کرد که برندهای ماندگار آنهاییاند که در ذهن و زندگی مردم جای دارند، نه فقط اینکه در میان رباتها محبوب و منتخب باشند.
ضروری یا مصرفی؟ (اگر برندتان ضروری نباشد به احتمال زیاد مصرفی و فراموش شدنی خواهد بود)

تحلیل Best Global Brands 2025 نشان میدهد تنها برندهایی پایدار میمانند که ضروری (Indispensable) باشند، نه صرفاً مصرفی (Disposable).
دلیلش نیز اینجاست که برندهای مصرفی به رقابت ماشینیِ میان قیمت و دادهها وابستهاند، اما برندهای معنادار بر باور و درک و عقل انسان تأثیر میگذارند. نمونههای تازهوارد امسال مانند Booking.com ،UNIQLO Monster ،Shopify و NVIDIA همگی بر یک نیاز انسانی متمرکزند و با گسترش چندعرصهای، به اکوسیستمهای ارزشساز تبدیل شدهاند.
در عصر جدید برندها نیز فرمول موفقیت در تمرکز بر یک حوزه و حضور چندوجهی استوار است؛ یعنی انجام دادن یک کار یا خدمات به صورت عالی و رشد همزمان در چندین عرصه.
شاخص نقش برند (Role of Brand Index)
در دنیای هوش مصنوعی، RBI دقیقترین معیار پایداری برند است؛ معنای این شاخص سهمی از انتخاب مشتریست که به خود برند اختصاص دارد، نه به قیمت یا ویژگی محصول.
به بیان بهتر وقتی RBI پایین است، انتخاب به دست الگوریتمها افتاده است؛ اما RBI بالا یعنی برند در ذهن و احساس انسان جا دارد. تحلیلها نیز نشان میدهد هر ۱٪ افزایش در RBI معادل ۲.۳٪ رشد در ارزش سهام است.
از سوی دیگر برندهایی با RBI بالا پایداری مالی بیشتری دارند و نوسانات بازار را بهتر تاب میآورند، چون انتخابشان انسانی است نه ماشینی.
اینتربرند پنج بُعدی را معرفی میکند که نقش برند را در تصمیم مشتری تقویت میکنند:
این ابعاد پیوندی میان منطق و احساس انسان میسازند و برند را به بخشی از زندگی مردم بدل میکنند.
براساس آنچه گفته شد اکنون پنج بُعد بنیادین برند ثابت ماندهاند اما تأثیرشان با سرعتی بیسابقه در حال تغییر است. امروزه برندها در چرخهی مداوم فناوری و انتظارات انسانی قرار گرفتهاند: هر نوآوری سطح توقع را بالا میبرد و هر انتظار تازه، نوآوری بعدی را میطلبد.
اینتربرند آیندهای را تصویر میکند که در آن برند دیگر با لوگو و رنگ شناخته نمیشود، بلکه با صدا، لحن و واکنش در لحظه شناخته میشود.
در چنین جهانی، برندها باید به طور مداوم آموزش ببینند و دیگر فقط صرفا مدیریت نمیشوند؛ برندها به موجوداتی زنده و یادگیرنده تبدیل شدهاند که ارزشها و رفتارشان باید پرورش یابد. برند دیگر مجموعهای از دستورالعملهای بصری نیست، بلکه شخصیتی پویاست که باید تربیت شود.
براساس تحقیقات اینتربرند آینده را میتوان امروز دید؛ کافی است به برندهای برتر جهانی نگاه کنیم، جایی که فناوری و انسانیت همزمان ارزش خلق میکنند.
برندهایی که مرزهای ارزش را جابهجا کردهاند
از سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۲۵، برندهای حاضر در فهرست Best Global Brands 100 بهطور پیوسته عملکردی فراتر از شاخصهای MSCI و S&P500 داشتهاند.
برندهای چندعرصهای (Multi-Arena Brands) که تجربهی کاربر را از یک محصول به اکوسیستم گسترش دادهاند، از فروش تا محتوا و تعامل، پیشتازترینها هستند.

باید توجه داشت که رشد برندهای این فهرست فقط ذهنی نیست، بلکه در سطح اقتصاد واقعی جهان نیز قابل مشاهده است.
تمام دادهها توسط نهادهای مالی مستقل تأیید شدهاند و منحنی رشد برندها شیبی یکنواخت و رو به بالا دارد که نشانهایست از قدرت برند بهعنوان نیروی اقتصادی پایدار.
برندسازی پایدار در دنیای در حال تغییر
از سوی دیگر اینتربرند در جمعبندی این فصل تأکید میکند که اصول ساخت برندهای بزرگ تغییر نکردهاند، فقط شکل بروز آنها دگرگون شده است. برای ساخت برند ماندگار باید میان فناوری و سرعت از یک سو و انسانیت و معنا از سوی دیگر تعادل برقرار کرد. بنابراین برندهایی که مانند ماشینها سریع و همزمان مانند انسانها معنادار باشند آینده بازار را در اختیار خواهند داشت.
برندهایی که از بازار جلو زدهاند
تحلیل ۲۵ سالهی اینتربرند نشان میدهد برندهای فهرست Best Global Brands از نظر رشد ارزش برند و بازدهی مالی پیوسته از شاخصهای بازار پیشی گرفتهاند.
ویژگی کلیدی این برندها شامل چندعرصهای بودن و حضور در چند حوزهی مکمل برآورد شده است. این برندها در عرصههای فناوری، سرگرمی، خردهفروشی و تولید محتوا فعالیت میکنند.
این برندها انعطافپذیرتر و مقاومتر از بازارند و همین به خوبی نشان میدهد که حالا قدرت برند در اقتصاد کلان نیز قابلاندازهگیری است. از همینرو دادههای مالی معتبر و رشد مداوم برندها ثابت میکند که برند، نه فقط تصویر ذهنی، بلکه نیروی واقعی اقتصاد مدرن است.
اندازهگیری آنچه اهمیت دارد: نقش برند، تنها متغیر رشد واقعی
در جهانی که تصمیمگیریها روزبهروز بیشتر به الگوریتمها واگذار میشود، شاخص نقش برند نشان میدهد چه سهمی از انتخاب مشتری به خودِ برند برمیگردد و چه سهمی نتیجهی قیمت، ویژگیهای عملکردی یا در دسترس بودن است. هرچه RBI بالاتر باشد، برند در ذهن و زندگی مشتری ضروریتر است و کمتر در معرض جایگزینی توسط رقبا یا عاملهای هوش مصنوعی قرار میگیرد. برعکس، RBI پایین یعنی واگذاری آسان تصمیم به ماشین و محو شدن تدریجی برند از حافظهی انسانی. اینتربرند میگوید RBI بالا یعنی حضور همزمانِ احساس و منطق برند در ذهن مشتری.
نقش برند و بازار سهام
همچنین تحلیل صد برند برتر جهان در سال ۲۰۲۵ نشان میدهد میان رشد RBI و افزایش قیمت سهام رابطهای مستقیم وجود دارد. یعنی بهطور میانگین هر یک درصد افزایش در شاخص نقش برند، ۲.۳ درصد رشد در قیمت سهام را بهدنبال دارد. نتیجه روشن است: برند قوی نه فقط در رفتار مصرفکننده، بلکه در نگاه سرمایهگذار نیز معادل ثبات مالی پایدار است.
پرسش ۳.۶ تریلیون دلاری: اصول ساخت برند عالی
با رسیدن مجموع ارزش برندهای فهرست امسال به ۳.۶ تریلیون دلار، پرسش محوری این است که چطور نقش برند را در انتخاب انسان تقویت کنیم. پاسخ کوتاه است؛ تبدیل برند به یک نظام معنایی یکپارچه و قدرتمند که انتخاب انسانها را هدایت کند، نه اینکه صرفاً انتخاب شود. اینتربرند پنج بُعد عملی برای رسیدن به این نقطه را معرفی میکند:
پنج بُعدی که برندهای انتخابساز را میسازند:

این پنج بُعد پلی میان ایمان و منطقاند: یعنی وقتی این عوامل کنار هم قرار میگیرند، انتخاب مشتری هم منطقی است و هم ماندگار.
سنجش نقش برند در دنیای میانجیشده توسط هوش مصنوعی
باید توجه داشت که اینتربرند RBI را روی طیفی از صفر تا صد میسنجد: از برندهایی که تصمیمشان کاملاً توسط عاملهای هوش مصنوعی هدایت میشود تا برندهایی که هنوز انتخابشان انسانی است. در عمل، RBI پایین یعنی اتکا به تصمیمات الگوریتمی، در مقابل RBI بالا یعنی ماندن در مرکز تصمیم انسان.
نمای کلی RBI در عمل
سطح RBI | وضعیت تصمیمگیری | ریسک/پیامد |
پایین (Low RBI) | برند در خرید نقش حاشیهای دارد؛ مشتری تفاوت معناداری حس نمیکند | واگذاری تصمیم به عاملهای هوش مصنوعی؛ خطر حذف از مسیر انتخاب |
بالا (High RBI) | رابطه فراتر از قیمت و ویژگی؛ تکیه بر اعتماد، معنا و تجربه انسانی | پادزهر میانجیگری الگوریتمی؛ رقابت با هویت انسانیِ غیرقابلکپی |
شاخص قدرت برند (Brand Strength Score – BSS)
در کنار RBI، شاخص BSS توان برند برای ایجاد وفاداری، حفظ تقاضا و سود بلندمدت را میسنجد. این شاخص بر ده عامل درونسازمانی و برونسازمانی تکیه دارد.
ده عامل تشکیلدهندهی BSS

ارتباط میان BSS/RBI و رشد سهام
لازم به توضیح است که تحقیقات اینتربرند نشان میدهد تنها دو شاخصی که با رشد قیمت سهام همبستگی مستقیم دارند، RBI و BSS هستند. بهطور میانگین افزایش یک درصدی در هرکدام، ۲ تا ۳ درصد رشد ارزش سهام را در پی دارد. این نتیجه بر دادههای واقعیِ بیش از ۱۵۰ هزار پروفایل برند استوار است.
نقش برند بهعنوان مانع رقابتی
از سوی دیگر تحقیقات نشان میدهد در بازاری که انتخابها را هوش مصنوعی انجام میدهد، فقط برندهای ضروری که بالاتر توضیح داده شد دوام میآورند. RBI و BSS بالا برند را به دژی رقابتی تبدیل میکند که در آن وفاداری مشتری، سودآوری و ارزش سهام همزمان رشد میکنند. جمعبندی اینتربرند روشن است: برند قوی ترکیبی از عقل و احساس است؛ به بیان بهتر ماشینی برای سود که با قلبی انسانی کار میکند.
وقتی دیگر صفحهای برای لمس کردن وجود ندارد
با تمام این تفاسیر باید گفت اصول برندسازی ثابت ماندهاند، اما حالا اثرشان با شتاب بیشتری تغییر میکند؛ علت هم چرخهی مداومِ فناوری و انتظارات انسانیست. در آیندهای نزدیک، باید منتظر تعاملهای بدون صفحه نمایش باشیم: یعنی برند باید با صدا، لحن و حتی لمس شناخته شود و در لحظهی تصمیم حضور مؤثر داشته باشد. در این الگو، برندها بیش از آنکه «مدیریت شوند» باید «آموزش ببینند»؛ آنها باید بهعنوان موجوداتی زنده و یادگیرنده با ارزشهای پایدار و رفتارهای سازگار عمل کنند. حالا دیگر پرسش عملی برای هر برند این است: وقتی تعاملها کلامی یا حسی میشوند، چگونه خود را معرفی میکنید و چطور در لحظهی انتخاب حضور مییابید؟
برندها باید آموزش ببینند، نه فقط مدیریت شوند.
اینتربرند میگوید آیندهی برندها با «آموزش» تعریف میشود نه «کنترل و مدیریت» صرف. امروزه برند دیگر مجموعهای از دستورالعملها نیست، بلکه موجودی زنده و یادگیرنده است که از داده، تجربه و تعامل میآموزد چگونه در موقعیتهای مختلف رفتاری انسانی و معنادار داشته باشد. این گذار یعنی پرورش مداوم ارزشها، اصول و واکنشها تا پس از آن برند بداند چه بگوید، چگونه رفتار کند و چه زمانی سکوت کند؛ چیزی که اینتربرند آن را حرکت بهسوی «موجودات هوشمند اخلاقی» مینامد.
اخلاق و تصمیم در لحظه
در این میان مشخص است که با تصمیمگیریهای لحظهای، پای اخلاق نیز به میان کشیده میشود. برند باید در کسری از ثانیه تشخیص دهد کدام واکنش انسانیتر و مفیدتر و اخلاقیتر است. این همان «هوش اخلاقی برند» است. یعنی توان تصمیمگیری اخلاقی وقتی فرصت تحلیل طولانی نیست. اینتربرند این چالش را از مهمترین مسائل قرن بیستویکم میداند.
برندهای برتر جهانی: جایی که آینده همین حالا ارزش دارد
برای دیدن آینده کافی است به برندهای برتر نگاه کنیم؛ جایی که ترکیب درستِ فناوری، انسانیت و اخلاق همین امروز به ارزش مالی، سهم بازار و سرمایه تبدیل میشود.
مرور خیلی کوتاه از ۵ برند نخست
| رتبه | برند | تغییر ارزش | ارزش برند (میلیارد دلار) | نکتهی کلیدی |
| 1 | اپل (Apple) | −4٪ | 470.9 | صدرنشینی با اتکاء به اکوسیستم منسجم و وفاداری بالا |
| 2 | مایکروسافت (Microsoft) | +10٪ | 388.5 | رشد پیوسته با سرمایهگذاری در AI و کلاد |
| 3 | آمازون (Amazon) | +7٪ | 319.9 | تقویت تجارت و ادغام گستردهی خدمات هوش مصنوعی |
| 4 | گوگل (Google) | +9٪ | 317.1 | بازگشت رشد با مدلهای زبانی و ادغام AI در جستوجو |
| 5 | سامسونگ (Samsung) | −10٪ | 90.5 | افت تحت فشار رقابت موبایل و نیمههادی |
میانردههای با بیشترین رشد
| برند | رشد | نکتهی کلیدی |
| انویدیا (NVIDIA) | +116٪ | ستون فقرات زیرساخت جهانی AI؛ جهش تا رتبهی 15 |
| یوتیوب (YouTube) | +61٪ | نفوذ فرهنگی و گسترش اکوسیستم محتوا |
| اوبر (Uber) | +38٪ | تجربهی سفر مبتنی بر داده و عضویتهای وفاداری |
| اینستاگرام (Instagram) | +27٪ | حفظ تعامل و قدرت هویت بصری |
| لگو (LEGO) | +19٪ | ترکیب موفق بازی فیزیکی و دی지털 |
| ارمس (Hermès) | +18٪ | پایداری لوکس با توسعهی دیجیتال |
تازهواردها
| برند | رتبه ۲۰۲۵ | تمرکز کلیدی |
| BlackRock | 31 | مدیریت دارایی دادهمحور و شفاف |
| Booking.com | 32 | جهش سفر دیجیتال و رزرو یکپارچه |
| Qualcomm | 39 | چیپستهای AI و اینترنت اشیا |
| GE Aerospace | 44 | بازتعریف GE با تمرکز بر هوانوردی |
| UNIQLO | 47 | پوشاک مینیمال و مقیاس جهانی |
| Dell | 51 | بازگشت پرقدرت در سختافزار/سرورها |
| Schneider Electric | 65 | پیشگام پایداری انرژی |
| Monster | 70 | رشد جهانی نوشیدنیهای عملکردی |
| Nasdaq | 85 | ارزشآفرینی از دیجیتالیسازی معاملات |
| John Deere | 88 | هوش مصنوعی در کشاورزی |
| BYD | 90 | جهش جهانی خودروهای برقی |
| Shopify | 99 | عبور از پلتفرم به اکوسیستم خردهفروشی |
سقوطکنندگان
اگر دقت کنیم میبینیم صعودکنندگان سه ویژگی مشترک دارند: سیال بودن میان عرصهها، تمرکز بر معنا و تجربه و سرمایهگذاری سنگین در حوزه AI و اطلاعات. در مقابل سقوطکنندگان در تبلیغات سنتی گیر کردهاند، نوآوری را کند کردهاند و با ارزشهای فرهنگی تازه پیوند نخوردهاند.
برندهایی که باید زیر نظر گرفت
برند | محرک رشد محتمل |
Burberry | لوکسِ پایدار |
Canon | AI در تصویربرداری |
Red Bull | گسترش ورزشی/رسانهای |
Starbucks | بازطراحی تجربهی فیزیکی/دیجیتال |
Volvo | گذار کامل به برقی |
Xbox | رشد بازی ابری |
Zoom | لایههای AI در ارتباطات |
معیارهای ورود به فهرست جهانی
معیار | شرح کوتاه |
درآمد | سهم معنادار برونمرزی |
حضور جهانی | فعالیت در چند قاره/بازار نوظهور |
داده عمومی | شفافیت مالی |
سودآوری | بازده پایدار بالاتر از هزینه سرمایه |
آگاهی عمومی | شناختهشدن در اقتصادهای بزرگ |
قدرت برند | نمره BSS بالاتر از ۵۰ |
روششناسی ارزشگذاری

در این زمینه مدل اینتربرند سه مؤلفه را بررسی میکند: عملکرد مالی ۴۵٪، نقش برند ۳۰٪، قدرت برند ۲۵٪. مشخص است که نسخه تحقیقی سال ۲۰۲۵ با دادههای مستقیم Omni/OmniAI غنی شده و دقت ارزشگذاری را بالا برده است.
در نهایت اینکه تحقیقات اینتربرند به ما نشان میدهد جهان سریعتر شده اما نقطهی شروع هنوز و همچنان انسان است. بنابراین برندهایی که یاد میگیرند، اخلاقی تصمیم میگیرند و میان فناوری و معنا تعادل برقرار میکنند، در آینده ارزش واقعی خلق خواهند کرد.