ارزیابی بلوغ دیجیتال : مدل های ارزیابی بلوغ دیجیتال

بلوغ دیجیتال چیست؟
بلوغ دیجیتال به زبان ساده یعنی یک سازمان تا چه اندازه توانایی دارد خودش را با تغییرات سریع فناوری و نیازهای جدید بازار هماهنگ کند. سازمانی که از نظر دیجیتالی بالغ است، میتواند از ابزارها و فناوریهای نو برای ایجاد ارزش و مزیت رقابتی استفاده کند و سریعتر از رقبا به تغییرات فناوری واکنش نشان دهد.
ارزیابی بلوغ دیجیتال در شرکتها منوط بر این است که به صورت همزمان بر روی ابزارهای فناورانه سرمایهگذاری کنند و نیروی انسانی خود را نیز بهبود ببخشند. به عبارتی با استخدام افرادی که بتوانند از این فناوریها به بهترین شکل استفاده کنند و یا سواد بالایی درباره تغییرات فناوری داشته باشند روی نیروی انسانی خود سرمایه گذاری کنند.
جالب است بدانید حدود ۸۰ درصد از شرکتها اجرای پروژههای تحول دیجیتال را در استراتژیهای بلند مدت خود دارند، اما ۹۰ درصد آنها با موانع جدی برای موفقیت در این مسیر روبهرو هستند. این آمارها نشان میدهد بیشتر کسب و کارها هنوز راه درازی تا بلوغ واقعی دیجیتال در پیش دارند.
بلوغ دیجیتال در واقع ترکیبی از دو بخش به هم پیوسته است:
شدت دیجیتال: یعنی میزان سرمایهگذاری شرکت در استفاده از فناوری برای تغییر نحوه کار و بهبود عملکرد خود. هرچه شرکت بیشتر روی پروژهها و نوآوریهای فناورانه سرمایهگذاری کند، از نظر دیجیتال «پیشرفتهتر» محسوب میشود.
شدت مدیریت تحول: یعنی میزان توانایی و سرمایهگذاری سازمان در رهبری و مدیریت تغییرات دیجیتال. این بخش به نقش رهبران سازمان، شیوه هدایت تحول و هماهنگی بین بخشهای مختلف کسب و کار و فناوری اطلاعات مربوط میشود.
مزایای بلوغ دیجیتال برای یک سازمان
شرکتهایی که از نظر بلوغ دیجیتال در سطح بالاتری قرار دارند، از رقبای خود عملکرد مالی به مراتب بهتری نشان میدهند. بر اساس اطلاعات به دست آمده از دادههای ۱۸۴ شرکت نتایج بسیار جالبی به دست آمده است که مزایای بلوغ دیجیتالی را برای کسب و کارها نشان میدهد.
نتیجه مقایسهها حاکی از تفاوتی چشمگیر است. هرچه سطح بلوغ دیجیتال بالاتر باشد، عملکرد مالی نیز به همان نسبت بهبود مییابد. شرکتهایی که در یکی از دو بُعد «شدت دیجیتال» یا «مدیریت تحول دیجیتال» پیشرفتهتر هستند، در مقایسه با رقبای خود موفقیتهای مالی بیشتری نیز دارند.
شرکتهایی که در بُعد شدت دیجیتال(یعنی میزان بهکارگیری فناوریهای نوین در فرآیندها و محصولات خود) پیشرفتهترند، توانایی بیشتری در افزایش درآمد از داراییهای موجود دارند. شاخصهایی مانند «درآمد به ازای هر کارمند» یا «نرخ بهرهوری داراییهای ثابت» در این شرکتها بهطور میانگین ۶ تا ۹ درصد بالاتر از میانگین صنعت است.
به بیان سادهتر، شدت دیجیتال به شرکتها کمک میکند تا از ظرفیتهای انسانی و فیزیکی خود بهرهوری بیشتری بگیرند و با همان منابع، درآمد بیشتری ایجاد کنند.
از سوی دیگر، شرکتهایی که در بُعد مدیریت تحول دیجیتال بلوغ بیشتری دارند، معمولاً سودآور ترند. این موفقیت به دلیل وجود چشمانداز روشن، ساختار مدیریتی منسجم و حکمرانی مؤثر در آنهاست. چنین شرکتهایی سرمایهگذاریهای خود را در راستای یک هدف مشترک تنظیم میکنند، فعالیتهای ناسازگار با چشمانداز آینده را حذف کرده و در مقابل، کارکنان خود را به شناسایی فرصتهای تازه و نوآوری مستمر تشویق میکنند.
در مقیاس بزرگتر مزایای بلوغ دیجیتال میتواند شامل موارد زیر نیز باشد:
پشتیبانی از اهداف اجتماعی و مسئولیت پذیری سازمانی
شرکتها از فناوریهای دیجیتال برای پاسخگویی به انتظارات جدید جامعه و نشان دادن تعهد به ذینفعان مختلف (مانند کارکنان، جامعه و محیط زیست) استفاده میکنند. برای مثال، استفاده از هوش مصنوعی برای حذف تعصبات جنسیتی در آگهیهای استخدامی، منجر به افزایش ۱۲ درصدی متقاضیان زن در شرکت Zillow شد.
دستیابی به اهداف پایداری و محیط زیستی
بلوغ دیجیتال به شرکتها امکان میدهد تا تأثیرات محیطی خود را اندازهگیری و مدیریت کنند. استفاده از پهپادها برای کاهش ضایعات ساختمانی و بهرهگیری از سمپاشهای رباتیک در کشاورزی برای کاهش ۲۰ برابری مصرف علفکش، نمونههایی از این مزیت هستند.
تسریع در پیشرفت به سوی اهداف کلان جهانی
بر اساس تحلیلها، استقرار فناوریهای دیجیتال موجود میتواند پیشرفت به سوی اهداف توسعه پایدار سازمان ملل(مانند اهداف اجتماعی و زیستمحیطی) را افزایش دهد. این مساله نشان میدهد که بلوغ دیجیتال تنها یک مزیت رقابتی نیست، بلکه ابزاری برای پیشبرد اهداف جهانی است.
چرا ارزیابی بلوغ دیجیتال سازمان ها مهم است؟
سازمانهای بالغ از نظر دیجیتالی در ایجاد ارزش و سودآوری، از بقیه شرکتها جلوتر هستند. این سازمانها در شرایط بحرانی نیز مقاومت بالاتری دارند. برای مثال اگرچه در ابتدای دوران کرونا ارزش بازار آنها به شدت کاهش پیدا کرد، اما خیلی سریع دوباره رشد کردند.
این مثال اهمیت ارزیابی بلوغ دیجیتال را به ما نشان میدهد. در واقع اینکه فناوری چگونه میتواند به بهبود عملکرد یک کسب و کار کمک کند، تنها با سنجش بلوغ دیجیتال ممکن است. با انجام این ارزیابی، میتوان میزان پیشرفت بخشهای مختلف یک سازمان را قبل و بعد از اجرای فناوریهای جدید مشاهده و مقایسه کرد.
البته باید توجه داشت که ارزیابی بلوغ دیجیتال یک ابزار کامل برای اجرای تحول دیجیتال نیست و نباید به تنهایی ارزیابی شود. ممکن است برای شما سوال شود تحول دیجیتال چیست و چه تفاوتی با بلوغ دیجیتال دارد. پاسخ این سوال در ادامه مطلب برای شما آورده شده است.
ارزیابی بلوغ دیجیتال یک کسب و کار با بررسی میزان دسترسی به فناوریهای جدید و آمادگی برای دریافت آنها شروع میشود. این فرایند به ما کمک میکند تا وضعیت فعلی سازمان را بهتر درک کنیم.
بر اساس شواهد موجود، بسیاری از سازمانها بدون شناخت از سطح بلوغ دیجیتال خود اقدام به سرمایهگذاریهای کلان میکنند که این اقدام بدون داشتن آمادگیهای لازم، میتواند منجر به مشکلاتی از جمله هدررفت سرمایه، اتلاف وقت و از دست دادن فرصت رشد شود. در چنین شرایطی همکاری با آژانسهای مشاوره کسب و کار که بهصورت تخصصی خدمات ارزیابی بلوغ دیجیتال را ارائه میدهند، بسیار ضروری است. پلاتین: آژانس تبلیغاتی، ارتباطات و بازاریابی با ارائه خدمات متنوع برای کسب و کارهای متوسط تا بزرگ، به سازمانها کمک میکند تا عملکرد خود را با سرعت بیشتری بهبود دهند.
چگونه بلوغ دیجیتال را بسنجیم؟ شاخصها و معیارهای سنجش
شاخصهای بلوغ دیجیتال معیارهایی هستند که برای ارزیابی میزان پیشرفت و بلوغ یک سازمان در استفاده بهینه از فناوریهای دیجیتال و تحول فرآیندهای کسب و کار به کار میروند. برای ارزیابی بلوغ دیجیتال در یک کسب و کار یا یک سازمان شاخصهای مختلفی را باید ارزیابی کرد. در جدول زیر مهمترین شاخصهای بلوغ دیجیتال در یک سازمان را برای شما جمع آوری کردهایم:

مدلهای معتبر ارزیابی بلوغ دیجیتال
یک مدل بلوغ دیجیتال در واقع چارچوبی برای ارزیابی میزان پیشرفت سازمان در ابعاد مختلف را فراهم میکند.
در این مدلها معمولاً مراحل مختلفی از بلوغ دیجیتال را در نظر میگیرند؛ سپس کسب و کار مورد نظر در زمینههایی مانند تجربه مشتری، فرآیندهای عملیاتی، مدلهای کسب و کار، فرهنگ سازمانی و زیرساختهای فناوری مورد ارزیابی قرار میگیرد. هدف از این ارزیابی آن است که سازمان بتواند سطح فعلی خود را با استانداردهای مرجع مقایسه کند و اقدامات لازم برای پیشرفت دیجیتالی را تعیین و اولویت بندی کند.
مدل گروه مشاوره بوستون (BCG)
یکی از شناختهشدهترین این مدلها، مدل گروه مشاوره بوستون(BCG) است. این مدل بلوغ دیجیتال را در پنج بعد اصلی بررسی میکند که شامل استراتژی دیجیتال، مدل عملیاتی، فناوری، داده و فرهنگ سازمانی میشود. در این چارچوب، بلوغ دیجیتال زمانی محقق میشود که سازمان بتواند از فناوری و داده برای بهبود عملکرد، افزایش چابکی و خلق تجربهای بهتر برای مشتری استفاده کند. مدل BCG به ویژه برای سازمانهای بزرگ و بینالمللی کاربرد دارد و تأکید ویژهای بر نقش رهبری و فرهنگ دیجیتال در موفقیت تحول دارد.
مدل دیلویت(Deloitte)
مدل دیلویت(Deloitte) بلوغ دیجیتال را در پیوند میان انسان، فرآیند و فناوری جستوجو میکند. این مدل بر اهمیت یادگیری سازمانی، مدیریت دانش، همکاری در اکوسیستم دیجیتال و تجربه مشتری تمرکز دارد. از دید دیلویت، بلوغ دیجیتال یعنی دستیابی به سازمانی هوشمند که میتواند با تکیه بر داده و مهارت کارکنان، تصمیمهای سریعتر و دقیقتری بگیرد. این مدل بیش از سایر رویکردها به توسعه سرمایه انسانی، فرهنگ یادگیری و توانمندسازی کارکنان توجه دارد و برای سازمانهایی مناسب است که به دنبال ارتقای ظرفیتهای درونی خود هستند.
مدل فارستر (Forrester)
مدل فارستر(Forrester) برای ارزیابی بلوغ دیجیتال با چهار شاخص کلیدی ارزیابی میشود که شامل استراتژی دیجیتال، پلتفرم و اکوسیستم، مدیریت ریسک و مهارت و تجربه مشتری میشود. هدف این مدل، سنجش تأثیر فناوری و فرهنگ دیجیتال بر نوآوری و رشد رقابتی است. فارستر سازمانها را ترغیب میکند تا میزان آمادگی خود را در مقایسه با رقبا ارزیابی کرده و بر اساس آن مسیر توسعه دیجیتال خود را طراحی کنند. این مدل برای کسب و کارهایی که به دنبال تحلیل جایگاه رقابتی دیجیتال خود هستند، روشی کاربردی و قابل فهم است.
مدل شرکت PwC
مدل شرکت PwC تمرکز خود را بر ، حاکمیت داده، نوآوری و فرهنگ دیجیتال قرار میدهد. در این رویکرد، مدل بلوغ دیجیتال ابزاری برای افزایش بهرهوری، تصمیمگیری سریع و بهبود فرآیندهای عملیاتی است. این مدل برای سازمانهایی مناسب است که در پی دیجیتالیسازی زنجیره تأمین، فرآیند فروش یا مدیریت دادههای خود هستند.
در مجموع، هر یک از این مدلها از زاویهای متفاوت به بلوغ دیجیتال مینگرند، اما همگی بر این نکته تاکید دارند که تحول دیجیتال تنها با تلفیق فناوری، داده و فرهنگ سازمانی قابل تحقق است.
چهار سطح بلوغ دیجیتال سازمانی
شرکتهایی که در سطح پایین و با شدت مدیریت دیجیتال و تحول کم قرار دارند، معمولاً به عنوان مبتدیان دیجیتال شناخته میشوند. این سازمانها از قابلیتهای دیجیتال پیشرفته بهره چندانی نمیبرند. هرچند ممکن است در کاربردهای سنتی مانند ERP یا تجارت الکترونیک بلوغ داشته باشند. غالباً این موقعیت نتیجه آگاهی ناکافی از فرصتهای دیجیتال یا آغاز سرمایهگذاریهای کوچک بدون وجود مدیریت تحول مؤثر است. با استفاده از شاخص بلوغ دیجیتال، این شرکتها میتوانند سطح آمادگی خود را شناسایی کرده و مسیر ارتقای تواناییهای دیجیتال خود را برنامهریزی کنند.
سازمانهایی که در سطح بالا از نظر دیجیتال اما با مدیریت تحول محدود قرار دارند، به مدگرایان دیجیتال یا Digital Fashionistas معروفاند. این شرکتها برنامههای دیجیتال جذاب و متنوعی را آزمایش یا پیادهسازی کردهاند. برخی از این ابتکارات ارزشآفرینند، اما معمولا بدون نظم و چشم اندازهای بلندمدت اجرا شدهاند. گرچه این شرکتها علاقهمند به ایجاد تغییرات دیجیتال هستند، استراتژی آنها بر پایه دانش واقعی برای حداکثرسازی منافع تجاری شکل نگرفته است و ممکن است در سطح کلان سازمان، نتیجهی مطلوب حاصل نشود.
در سوی دیگر، شرکتهایی که از نظر دیجیتال سطح پایینی دارند اما مدیریت تحول مناسبی دارند، محافظهکاران دیجیتالی نامیده میشوند. آنها رویکرد محتاطانهای دارند و نوآوری را با دقت و احتیاط دنبال میکنند. این سازمانها ضرورت چشمانداز واحد، حاکمیت و فرهنگ سازمانی برای مدیریت سرمایهگذاریها را درک میکنند، اما گاهی از فرصتهای ارزشمند دیجیتال غافل میشوند، در حالی که هدفشان صرفا صرفهجویی هوشمندانه است و قصد دارند با برنامهریزی دقیق از ریسکها اجتناب کنند.
شرکتهایی که از نظر دیجیتال و مدیریت تحول در سطح بالایی قرار دارند، به عنوان دیجیراتی یا Digirati شناخته میشوند. این سازمانها واقعاً میدانند چگونه با تحول دیجیتال ارزش ایجاد کنند و با ترکیب یک چشمانداز تحولآفرین، حاکمیت دقیق و سرمایهگذاری مناسب در فرصتهای جدید، فرهنگ دیجیتال قدرتمندی در سازمان ایجاد میکنند. این شرکتها با سرمایهگذاری و هماهنگی دقیق ابتکارات دیجیتال، مزیت رقابتی دیجیتال خود را بهطور مستمر افزایش میدهند و قادرند با ارزیابی بلوغ دیجیتال خود در بازههای زمانی مختلف، تغییرات آینده را به خوبی پیشبینی و اجرا کنند.
تفاوت بلوغ دیجیتال با تحول دیجیتال
در تحلیل تفاوت بین بلوغ دیجیتال و تحول دیجیتال میتوان گفت که این دو مفهوم اگرچه مکمل یکدیگرند، اما ماهیت متفاوتی دارند. بلوغ دیجیتال به عنوان یک روششناسی ساختاریافته، پایه و اساس تحول دیجیتال موفق محسوب میشود. سازمانها با سنجش ظرفیتهای خود در حوزههای مختلف فناوری میتوانند نقاط قوت و ضعف خود را شناسایی کرده و در مسیر بلوغ دیجیتال گام بردارند.
تحول دیجیتال یک فرآیند فعال و اجرایی است که به ایجاد تغییرات عملی در سازمان میپردازد. این تحول با سرمایهگذاریهای مستقیم همراه بوده و میتواند منافع ملموس تجاری از جمله بهبود کیفیت محصول، افزایش رضایت مشتری و رشد درآمد را به ارمغان آورد.
در شرایط عدم قطعیت اقتصادی، اهمیت تحول دیجیتال نه تنها کاهش نمییابد، بلکه افزایش مییابد، چرا که به سازمانها کمک میکند تا در برابر تغییرات بازار انعطافپذیری بیشتری از خود نشان دهند.
جمع بندی
در پایان این راهنمای جامع، میتوان به این نکته کلیدی اشاره کرد که ارزیابی بلوغ دیجیتال تنها یک گزینه نیست، بلکه یک ضرورت استراتژیک برای سازمانهایی است که قصد دارند در عصر دیجیتال به رقابتی پایدار بپردازند. ارزیابی بلوغ دیجیتال موقعیت کنونی کسب و کار را را در نقشه پیچیده تحول دیجیتال مشخص میکند و مسیر حرکت به سمت سطوح بالاتر بلوغ را نشان میدهد.
انتخاب یک مدل ارزیابی دیجیتال اولین گام عملی در این سفر است. آژانس بازاریابی پلانتین راهنمای شما در مسیر انتخاب یک مدل بهینه برای ارزیابی بلوغ دیجیتال کسب و کارتان خواهد بود. با آژانس بازاریابی پلانتین تحول دیجیتال دیگر یک شعار نیست، بلکه فرآیندی است که باید با سنجش بلوغ فعلی آغاز شود و با استراتژیای گامبهگام و قابل اندازهگیری به پیش رود. در این مسیر:
وضعیت دیجیتال شما ارزیابی میشود
شکافها و فرصتها بر مبنای شاخصهای معتبر شناسایی میشود
و در نهایت، کمپینها و راهکارهای لازم طراحی و اجرا خواهند شد.
مزیت اصلی انجام منظم ارزیابی بلوغ دیجیتال، تبدیل تحول دیجیتال از یک پروژه پراکنده و آزمایشی به یک جریان مستمر و هدفمند است. به این فرایند نه به عنوان یک مقصد، بلکه به عنوان یک سفر نگاه کنید. سازمانهای موفق با تلفیق بینش حاصل از یک مدل ارزیابی دیجیتال مناسب، به عنوان بازیگرانی پیشرو در صحنه رقابتی عصر دیجیتال ظاهر میشوند.
سؤالات متداول
ارزیابی بلوغ دیجیتال چیست؟
بلوغ دیجیتال حالتی است که در آن یک سازمان توانایی دارد بهصورت سریع و مؤثر به تغییرات و تحولات فناوری پاسخ دهد و از نوآوریهای دیجیتال برای ایجاد ارزش، بهبود عملکرد و افزایش مزیت رقابتی خود استفاده کند. این سطح از بلوغ زمانی بهدست میآید که سازمان در ابزارها، فناوریها و مهارتهای انسانی لازم سرمایهگذاری کرده باشد تا بتواند از ظرفیتهای دنیای دیجیتال بهصورت هوشمندانه بهره ببرد.
چرا باید ارزیابی بلوغ انجام دهیم؟
ارزیابی بلوغ دیجیتال به سازمانها کمک میکند تا میزان آمادگی خود را برای اجرای تحول دیجیتال پایدار شناسایی نمایند. علاوه بر این با تمرکز اصلی بر نیازهای کسب و کار، میزان آمادگی تجاری و دیجیتال سازمان را مورد بررسی قرار میدهد.
ارزیابی بلوغ دیجیتال را از کجا شروع کنیم؟
برای پیشرفت در مسیر بلوغ دیجیتال، شرکتها ابتدا باید وضعیت فعلی خود را ارزیابی کنند. این کار از طریق مراحلی نظیر ایجاد شفافیت و تمرکز، مقایسه و تعیین اهداف انجام میشود.
در ارزیابی بلوغ دیجیتال چه ابعادی معمولاً سنجیده میشود؟
در مرحله تحلیل و ارزیابی، جنبههای گوناگونی از جمله زیرساختها و چشمانداز دادهها، تسلط بر دادهها و هوشمندسازی و اتوماسیون کارها بررسی میشود.
ارزیابی بلوغ دیجیتال چقدر طول میکشد؟
جلسات مربوط به ارزیابی بلوغ دیجیتال معمولا تا 4 ساعت طول میکشد.
ارزیابی بلوغ دیجیتال را هر چند وقت یکبار تکرار کنیم؟
از نظر دفعات انجام، پیشنهاد میشود این ارزیابیها دو بار در سال(هر شش ماه یکبار) انجام شوند. این بررسی در هر نیمسال به کسب و کار شما کمک میکند تا همواره با اهداف تحول دیجیتال خود همسو باشد.