درکیت، برندی فعال در حوزه محصولات مصرفی سریع (FMCG)، در بخش کیک، بیسکویت و سایر محصولات مرتبط، نخستین کمپین محیطی خود را با هدف افزایش آگاهی از برند و دیده‌شدن محصولات اجرا کرد. این کمپین بر پایه نقاط قوت برند، یعنی استفاده از تکنولوژی‌های پیشرفته، همکاری با مشاوران بین‌المللی و به‌کارگیری مواد اولیه باکیفیت، طراحی و اجرا شد.

• افزایش آگاهی از برند
• ایجاد دیده‌شدن مؤثر برای محصولات
• جذب مخاطبان جدید از نسل Z و آلفا
• به‌کارگیری ادبیاتی متناسب با نسل‌های جدید
• تأکید بر کیفیت شکلات استفاده‌شده در محصولات درکیت

بررسی‌های انجام‌شده از طریق تحلیل شبکه‌های اجتماعی (Social Listening) نشان داد که شکلات درکیت، نقطه قوت اصلی برند است. تحلیل نظرات مخاطبان و مقالات علمی نتایج زیر را به همراه داشت:
افراد هنگام احساس افسردگی، با مصرف شکلات حس بهتری پیدا می‌کنند.
شکلات در میان مصرف‌کنندگان به‌عنوان جایزه و عاملی برای بهبود روحیه شناخته می‌شود.
تحقیقات علمی نشان می‌دهند که شکلات باعث افزایش هورمون‌های شادی‌آور و کاهش استرس می‌شود.
در ادبیات نسل جدید، شکلات نوعی تراپی (Chocolate Therapy) محسوب می‌شود.
با الهام از این یافته‌ها، کمپین حول مفهوم "چاکلت‌تراپی" طراحی شد.
مطالعه رفتارهای نسل Z نشان داد که موسیقی، یکی از مؤثرترین راه‌های تغییر حال و هوای آن‌هاست. ترکیب این یافته با چاکلت‌تراپی به ایده نهایی کمپین منجر شد:
درکیت، هماهنگ با مودت

طراحی شکلات‌های محصول به شکل ابزارهای موسیقی (آکاردئون شکلاتی، ویولن شکلاتی و...) در کنار محصول

کاربران باید موسیقی‌ای که حال آن‌ها را تغییر می‌دهد، معرفی می‌کردند.
جایزه نقدی به نفر اول و بلیت کنسرت همراه با یک مهمان برای سه نفر دیگر در نظر گرفته شد.

تبلیغ محصولات توسط اینفلوئنسرها برای افزایش دیده‌شدن برند

یک سناریو که در آن آقای کیارکنی با مصرف یکی از محصولات درکیت توانایی اجرای موسیقی بر می‌گردد، اجرا کردیم.

• افزایش ۳ هزار فالوئر در شبکه‌های اجتماعی برند
• ۸۲۲ هزار بازدید از ویدیوی تبلیغاتی با حضور کیارکنی
• افزایش ۱.۲ برابر نرخ تعامل کاربران با صفحه برند

در نهایت می توان گفت که کمپین محیطی درکیت، با بهره‌گیری از مفهوم چاکلت‌تراپی و ترکیب آن با علاقه نسل Z به موسیقی، توانست آگاهی از برند را افزایش داده و ارتباط مؤثری با مخاطبان برقرار کند. استفاده از بیلبوردهای خلاقانه، چالش‌های تعاملی، تبلیغات اینفلوئنسری و همکاری با یک هنرمند موسیقی، از عوامل کلیدی موفقیت این کمپین بود.